و تو صدایم را می شنیدی
نمی دانم چطور ، کجا و چگونه باید به تو برسم؟
ای کاش به جای عکس زیبایت
وجود نازنینت پیش رویم بود
و حرفهای نا گفته ام را می شنید
به راستی که تو اولین عشق راستینم هستی
شاید در گذشته هرگز این چنین عاشق نشده بودم
اما ،
حال خوب نمی دانم که فقط با شنیدن نام زیبایت
چشمانم بی اختیار می بارد
ای امید آخرینم
بدان که هر روز ، هر ساعت و هر لحظه
به درگاه آفریدگار تو را دعا می کنم
تا فقط یک بار بتوانم
چشمانم را زندانی نگاهت کنم .