وقتی با تو آشنا شدم؛درخت مهربانیت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را ندیدممعجون زیبایتآنقدر شیرین بود که هر چه نوشیدمنتوانستم تمامش کنمو دریای عشقتآنقدر وسیع بود که هرچه شنا کردمنتوانستم آخرش را ببینمو سرانجام در آن غرق شدم.