کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

اشنایی با عشق تو

ای سر چشمه ی محبت
ای عشق واقعی
چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است
چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود
بگزار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است
چه داشته ای که اینگونه مرا تلسم کرده ای
من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی
تو هوای دلم را با طراوت کردی
زمانی که با تو هستم به آسمان به بیکران برواز میکنم
پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمیدانم  


سرود عشق

دستهایم را به تلاطم دریا می بخشم ،
چشمهایم را به درخشش ستاره ها و دلم را به ماهیان کوچک دریا می سپارم و قلبم را به دشتها واگذار می کنم و شعرهایم را به تو که دوستت دارم .
من جلوه هستی را در نیمه چشمانت دیدم تو را در خلوت شبهایم فریاد کردم ، صبورانه سوختم و ساختم .
با من بمان ،
با من بمان تا سرود عشق را با عشق بسازیم 
 

اواز تو

کدام ستاره گواه آغاز تو بود که جراحت بال پرستو در اعتماد دست هایت التیام می یافت
و درخت ترس تبر را از یاد می برد .
چه خوب بودی ای نازنین وقتی کنار دلتنگی ام می نشستی ...

چونان کبوتری بر شاخه های خالی پاییز
و تمام نیاز مرا به عشق با صلابتی شاعرانه و عاشقانه آواز می دادی ....

خیال تو

دیشب خیال روی تو به من گفت این روزها دوباره تو می آیی ....
می دانم شبی باز خواهی گشت و تمام کوچه های قلبم را لبریز از عطر آمدنت خواهی کرد .
دیشب تمام ستاره های پشت پنجره را با دستانم خاموش کردم زیرا ....

شنیدم که ماه را به اتاقت برده ای.

دوستت دارم

دوستت دارم برای بخشی از وجودم که تو شکوفایش می کنی ....
دوستت دارم چون دست بر دل افسرده ام می نهی .
زنگارهای بی ارزش و بی مقدار به سویی می زنی و نور می تابانی بر گنجینه های پنهانی که تا کنون در ژرفا مانده بودند.