کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

به رهایی سوگند...

رهایی سوگند ...!!! واژه ایی در قفس است !
به رهایی سوگند ...!!!
قلب من در دستت ... یاد تو در قلبم ...!
اوج پرواز راها یی است ولی ...
باورش در من نیست که در این فاصله ها ...

یاد مهتاب به اندازه ی شبها غم به اندازه ی شادی باشد
به رهایی سوگند ...!!!

من کلامم پی تو می گردد
پی جا پای تو
در کلبه ی تاریک دلم
من به آغاز زمین نزدیکم .... و به پایانی دور ... تشنه ی زمزمه ام.....
.... لحظه ها می گذرد .... آنچه بگذشت نمی آید باز !
به رهایی سوگند ...!!!
که اگر می خندم خنده ام بی ثمر است !!!
و اگر می گریم گریه ام بی اثر است....
به رهایی سوگند......

روز وصال

اش از فرداها خبری هم به ما می رسید...
کاش می دانستیم روز وصال در چه تاریخی ثبت گردیده..
کاش می دانستیم تا به کی دست هایمان باید رو به آسمانش برای خواسته یمان بالا باشد..
کاش می توانستیم هر چه زودتر به روهایای قشنگ در ذهنمان رنگ حقیقت بپاشیم...
کاش زودتر بیایی..
منتظر می مانم   
 
  

از جدایی نگو

نمی خواهم حرفی از جدایی و نرسیدن در کلاممان هویدا شود...
من دوری را نمی پذیرم...
دردش کشنده هست برای یک عاشق..

تو مرا می فهمی
زیرا خود عاشقی واقعی هستی.
تسکینم بخش

و بگو امید همچنان باقی است
ای آروزی فردای من

سکوت تو

صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم
و می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌،
برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی
و من می شنوم
می شنوم هیاهوی زمانه را
که تو را از پریدن و پرکشیدن باز می دارد
آه ،
ای شکوه بی پایان
ای طنین شور انگیر من
می شنوم
به آسمان بگو که من می شکنم !
هر آنچه تو را شکسته می شنوم
هر آنچه در سکوت تو نهفته

فقط تو....

بگذار هر کسی هر چه دوست دارد بگوید.
مهم این است که تو دردانه ی منی

ومن از تمام خوبی ها و بدی های این دنیا
فقط و فقط تو را می خواهم
گرچه نه اسمت در کنار اسم من...
نه سقفت هم سقف من....
نه دستت در دست من است