کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

تا ببینیم نظر شما چیست

 

ازدواج

 

روزی از میلتون ؛ شاعر معروف انگلیسی پرسیدند :چرا ولیعهد انگلستان می تواند  

 

در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند ؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند ؟؟ 

گفت : بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسان تر  

 است !!!  

  

بهاء الواعظین می نویسد :  

  

در ابتدای مشروطه ؛ بخانه ای رفتم ؛پیر زن و دختر جوانی آنجا بودند .  پیر زن پرسید : منظور از مشروطه چیست ؟؟  گفتم : قوانین جدید.
 گفت : مثلا چه  ؟ به شوخی گفتم :  مثلا دختران جوان را به پیر مردان دهند و زنان پیر را به جوانان !  دخترش گفت : این چه فایده دارد ؟؟  

پیر زن بلافاصله به دخترش گفت : ای بی حیا ! حالا کار تو به جایی رسیده که بر  

قانون مشروطه ایراد میگیری  برای ازدواج کردن لحظه‌ای درنگ نکنید 

اگر زن خوبی نصیبتان شود، خوشبخت می‌گردید

و اگر زن بدی گیرتان آمد مثل من فیلسوف می شوید. سقراط

  

یک ضرب المثل چینی هست که میگوید: 

  

اگه از دوران مجردیت لذت نمی  بری، ازدواج کن. اونوقت حتما از خاطرات دوران مجردیت لذت می بری!

روباه و زاغ در طول تاریخ

 

 

  

 

دهه سی به قبل: 

زاغکی قالب پنیری دید
به دهان بر گرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن می گذشت روباهی
روبه پر فریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت: به به، چقدر زیبایی
چه سری، چه دمی، عجب پایی
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوشخوان
نبدی بهتر از تو در مرغان
زاغ می خواست قار قار کند
تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبهک جست و طعمه را بربود



اواخر دهه چهل:
روباه (با سبیل از بنا گوش در رفته) به زاغ گفت: چه سری، چه دمی، عجب پایی داری تو ضعیفه!؟ زاغ گفت راست میگید آقا؟ و قالب پنیر از دهانش افتاد و روبهک جست و طعمه را بربود.



اواسط دهه پنجاه:
روباه به زاغ گفت: چه سری، چه دمی، عجب پای پر جنب و جوشی!؟ زاغ گفت: زر نزن خودم کلاس دومم! ضمنا می‌خوام برم راه پیمایی الان وقت این چرندیات رو ندارم!



اوایل دهه شصت:
برادر روباه به خواهر زاغ گفت: چه سری، چه دمی، عجب پایی!؟ زاغ گفت: به به! چه روباه با شخصیتی ... و همون شب به حجله رفت!



اواسط دهه هفتاد:
روباه به زاغ گفت: چه سری، چه دمی، عجب پایی!؟ زاغ گفت: زنهار که عشق ورزیدن در این سرزمین نفرین شده گناه است (و قالب پنیر افتاد، اما روباه روشنفکر وقعی بر آن ننهاد!).
روباه (در حالیکه عینکش را با انگشت وسط به منتهی الیه پیشانی اش هدایت میکند): من این گناه را به جان می‌خرم تا هنرمندی چون تو ببالد و رشد کند ... بخوان که آواز تو والاترین ِ آواز مرغان است ...
و زاغ بعد از خواندن یار دبستانی من، تصنیفی در چگونگی تعمیق مردم‌سالاری، نهادینه کردن گفتمانهای اجتماعی جوانان و تحقق مطالبات شهروندی می‌خواند (با اون صدای افتضاحش)



اوایل دهه هشتاد:
روباه به زاغ گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی؟زاغ عصبانی شد و گفت: آقای روباه ِ بی‌شعور! لطفا خجالت بکشید! خواهر و مادر خدمتتون نیست ظاهرا! اون موقع من کلاس اول بودم رد می‌شدید هی چرت و پرت می‌گفتید، الان بنده متاهلم!



این روزها:
روباه به زاغ گفت: چه سری، چه دمی، عجب پایی!؟ زاغ تحت تاثیر یک کلیپ صداگذاری شده نیروی انتظامی در یوتیوب فریاد زد: آقا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا .... و روباه بی‌خیال پنیر شده و فرار کرد ...

__________________

اگه خانم ها بیان استادیوم

 

  

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

جملات امزنده

- یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که 3 نفر بیشتر نیستن 5 خط موبایل دارن!

2 - واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته !

3 - رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه!

4 - ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل !

5 - هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره !

6 - وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی ، استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری...، بدون توجه به اینکه حد اقل 10 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی !!!

8 - صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیل و فیس بوکته !

9 - الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی، سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی !

10 - اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره !

11 - الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه !

12 - من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالا حتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی !!

13 - دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی...، خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی.

14 - مطمئنم اگر این ایمیل رو ادامه بدم میخواین یه بلایی سرم بیاری !!!
پس ...
.....
....
...
..
.

تست مادر زن......

 

 

 

زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.



یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم میزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.

فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠٦ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»



زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد.

داماد دوم هم فردای آن روز یک ماشین پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»



نوبت به داماد آخری رسید.

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.

اما داماد از جایش تکان نخورد.

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم؟

همین طور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد.

فردا صبح یک ماشین بی ام ‌و آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود که روی شیشه اش نوشته بود:«متشکرم! ازطرف پدر زنت»