کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

حدیثه دختری با چشمان معصوم

چند روز پیش در رزونامه خراسان مطلبی رو خوندم که واژه چندان غریب و نا اشنایی نداشت

کودک آزاری

البته این مطلب نبود که من رو به خودش جلب کرد بلکه عکس روزنامه بود

دختر پاک  با چشمانی معصوم با لباسی دخترانه و گردنبند مروارید رنگارنگ 

شاید گردبندش من رو به خودش جلب کرد که این دختر در اوج درد شاید دلخوشی اش به همون مرواریدی مصنوعی باشه 

شاید بهش حس زیبایی میداده

نمیدونم .فقط میدونم ازاون روز کارم شده فکر کردن به این دختر معصوم و  پاک شده

در پارک قدم میزنم .هر دختری رو که میبینم حدیثه در نظرم پدیدار میشه

دخترانی که با دوست غرق در دنیای شاد کودکانه خودشون هستند اما برای حدیثه چی؟؟از این پس باید با غم و اندوه سر کنه؟؟

به جرم کدوم گناه؟؟ادیگه نمیتونه با دستای ظریف و کودکانه اش گردنبندش رو به کردن کنه و یا ....

خدای من....

با خودم میم خدایا : من چه کار میتونم براش اجام بدم؟؟

گویاچشمانش غرق در نیاز و التماس کودکانه است

اگه توانایی این رو داشتم که به سرپرستی میگرفتمش ذره ای دریغ نمیکردم و یا هرکار دیگه ای که باعث خوشحالی این دختر بشه

با خودم میگم :خدایا : من بارها و بارها این موارد رو خوندم ....اما چرا این دختر رو شبانه روز در کنار من قرار میدی؟؟من میتونم براش کاری کنم؟خودت راهش رو نشونم بده

شاید همین وبلاگ ها و ایمیل های گروهی و دسته جمعی روزنه ای امید باشه برای این کودک بی پناه

این مطلب رو میذارم تا شایدبا دیدنش کسانی پیدا شدند که در راه کار های خیرانه باشند و بتونند برای این دختر معصوم کاری انجان بدند

از شما دوستان هم میخوام این مطلب رو در وبلاگ ها تون بذارید شاید فرجی شد

 چشمان این کودک تمنای نیاز و کمک هست

تکرار سریال تلخ کودک آزاری این بار دست «حدیثه» قطع شد
خراسان - مورخ یکشنبه 1390/03/22 شماره انتشار 17857
شرح وقایع در ادامه مطلب
م

ادامه مطلب ...