کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

غلط های مشهور املایی و دستوری زبان فارسی

غلط مشهور در توصیف دو دسته به کار برده می شود:

دسته ی نخست کسانی هستند که از رهگذر سالوسی و ریاکاری در زمره ی نیک مردان جای می گیرند. در باره ی این " گندم نماهای جو فروش " می گویند: فلانی غلط مشهور است، یعنی نان پرهیزکاری می خورد ولی " چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند ".

دسته ی دوم آن واژه ها و عباراتی است که بر خلاف حقایق تاریخی و یا آیین دستور زبان و صرف و نحو آن، بر زبان ها جاری است.

اکنون به نمونه های گوناگون این غلط های رایج در زبان فارسی که پرهیز از گفتن آن ها بایسته است دقت کنید :

● به کار بردن تنوین برای واژه های فارسی

کاربرد تنوین که ابزار ساختن قید در زبان عربی است برای واژه های عربی جایز است، مانند: اتفاقا، تصادفا، اجبارا، ولی واژه های ناگزیر و ناچار و مانند آن ها که فارسی است هرگز تنوین بر نمی دارد و نباید آن ها را چون این به کار برد:

گزارشا به عرض می رسانم ( به جای بدین وسیله گزارش می کنم که )،

ناچارا رفتم ( به جای به ناچار، یا ناگزیر رفتم).

اکنون کار به جایی رسیده است که بسیاری تنوین را حتا برای واژه های لاتین نیز به کار می گیرند و مثلن می گویند: تلفونا به او خبر دادم، یعنی به وسیله ی تلفن، یا تلفنی او را آگاه کردم.

تلگرافا به او اطلاع دادم، یعنی با تلگراف یا تلگرافی او را آگاه کردم.

در این جا لازم به گفتن است که دیرزمانی است که نوشتن تنوین به صورت ا در خط فارسی به کناری نهاده شده و آن را به صورت ن می نویسند. مثلن : اتفاقن، تصادفن یا اجبارن

● واژه ی های دو قلو،سه قلو، چهارقلوو مانند آن

واژه ی ترکی دو قلو اسمی مرکب از " دوق " و "لو " است که روی هم همزادها معنی می دهد و هیچ گونه ارتباطی با عدد ۲ (دو) فارسی ندارد که اگر بانویی احیانن سه یا چهار فرزند به دنیا آورد بتوان سه قلو یا چهار قلو گفت.

درست مانند واژه ی فرانسوی دو لوکس De Luxeکه بسیاری گمان می کنند با عدد ۲ (دو) فارسی ارتباطی دارد و لابد سه لوکس و چهار لوکس آن هم وجود دارد. Deحرف اضافه ی ملکی در زبان فرانسوی است به معنی " از" ( مانند Ofدر انگلیسی یا Vonدر آلمانی ) و Luxeبه معنی " تجمل و شکوه " است و دو لوکس به معنی " از (دسته ی ) تجملاتی " است ، یعنی هر چیزی که دولوکس باشد، نه از نوع معمولی، بلکه از نوع تجملاتی و با شکوه آن است.

● به کارگیری واژه ها یا اصطلاحات با معنی نادرست

*جمله هایی مانند :

من به او مظنون هستم ( می خواهند بگویند: من به او بدگمان هستم)

او در این قضیه ظنین است ( می خواهند بگویند: او در این قضیه مورد شک و گمان قرار دارد)

هر دو نادرست و درست وارونه ی آن درست است.

ظنین صفت فاعلی و به معنی کسی است که به دیگری بدگمان است و مظنون صفت مفعولی و به معنی کسی است که مورد شک و بدگمانی قرار دارد. یعنی صورت درست این جملات می شود:

من به او ظنین هستم .( یعنی من به او بدگمان هستم)

او در این قضیه مظنون است. ( یعنی او در این قضیه مورد شک و گمان قرار دارد)

* مصدر عربی فقدان به معنی کم کردن، کم شدن و از دست دادن است و معنی نبود ندارد و درمورد مرگ و فوت کسی هم باید گفت: در گذشت، یا رخت بر بست.

* یا مثلن می گویند: " کاسه ای زیر نیم کاسه وجود دارد ". در حالی که کاسه هرگز زیر نیم کاسه جای نمی گیرد و در ادبیات هم همیشه گفته اند: زیر کاسه نیم کاسه ای وجود دارد.

* شعر سعدی، یعنی: " بنی آدم اعضای یک پیکرند " را " بنی آدم اعضای یکدیگرند " می گویند.

* هنگامی که دانش آموزی در پایان سال تحصیلی در برخی از درس ها نمره ی کافی برای قبولی نمی آورد می گوید در فلان و فلان درس تجدید شدم و یا درباره ی کسی می گویند فلانی امسال تجدید شد. حال آن که این نه خود دانش آموز، بلکه درس های نمره نیاورده است که تجدید می شود و در شهریور ماه باید دوباره جدید شده و از نو امتحان داده شود ، چون این دانش آموزی تجدیدی شده است و باید او را تجدیدی، یعنی دارنده ی درس های تجدید شده نامید.

● غلط های دستوری

استاد: این واژه فارسی است و باید جمع آن را استادان گفت نه اساتید .

مهر: مهر واژه ای فارسی است و صلاحیت اشتقاق عربی را ندارد و نباید مثلن گفت حکم ممهور شد، بلکه درست آن است که بگویند: حکم مهر کرده شد یا مهر زده شد.

● غلط های واگویی (تلفظی)

پساوند " وَر " در زبان فارسی برای رساندن مالکیت و به معنی " صاحب " و دارنده است. " رنج وَر " به معنی دارنده ی رنج و " مزد وَر " به معنی دارنده ی مزد است. امروزه بر خلاف این قاعده و برخاسته از خط عربی که ایرانیان به کار می برند، این واژه ها را به صورت رنجور و مزدور می نویسند که موجب آن گردیده است تا آن ها را به نادرستی با واو " سیرشده " (مانند واو در واژه ی " کور ") تلفظ نمایند.

واژه های دیگر ی نیز مانند دستور ( دست وَر به معنی صاحب منصب، وزیر) و گنجور ( گنج وَر) نیز از این گروه است.

●نامیدن پدر به جای پسر

زکریا نام پدر " محمد بن زکریای رازی " و سینا نیز نام پدر " ابوعلی این سینا " بوده است. لیکن همه جا آنان را با نام زکریای رازی و ابن سینا ، یعنی نه با نام خود، بلکه با نام پدران شان می نویسند. " بیمارستان ابن سینا " هنوز نیز در چهار راه حسن آباد تهران با این نام وجود دارد.

منصور نیز پدر " حسین ابن منصور حلاج " است که کوتاه شده ی نام وی "حسین حلاج " است. لیکن این نامی ترین عارف وارسته ی ایران در سده ی سوم هجری را همه جا " منصور حلاج " می نامند و نه "حسین وار"، بلکه "منصوروار" بر سر دار می کنند، در حالی که منصور (یعنی پدر حلاج) در آن هنگام در خوزستان به حلاجی و پنبه زنی مشغول بوده است.

بازی تمرکز حواس


بازی تمرکز حواس (اگه تونستی 30 ثانیه این بازی رو انجام بدی تو نابغه هستی )
بازی که در اینجا ملاحظه میفرمایید به بازی تمرکز حواس شهرت دارد ، البته گفته میشود فقط نوابغ قادرند بهمدت 30 ثانیه یا بیشتر این بازی را ادامه دهند و همچنین خلبانان نیرویهوایی آمریکا میتوانند بیش از یک دقیقه در این بازی استقامت نمایند. 
شاید شما هم یک نابغه باشید و بتوانید رکورد خلبانهای آمریکایی را بشکنید. 
این بازی به تمرکز حواس بسیار بالایی نیاز دارد. 
اگر مایلید نبوغ و تمرکز حواس خودرا محک بزنند حتماً این بازی رو امتحان کنید .
روی Game کلیک کنید :
ماوس را روی مربع قرمز نگه داشته و آن را حرکت دهید. 
سعی کنید مربع قرمز رنگ با دیواره و مربع/مستطیل های آبی رنگ برخورد نکند 
اگر بتوانید بیشتر از 30 ثانیه از برخورد جلوگیری کنید، به احتمال زیاد شما یک نابغه هستی
-- ا 

طرز تهیه کنتاکی

کنتاکی به روش KFC
سینه و ران مرغ= از هر کدام 3 قطعه
آرد سفید=1 لیوان
شیر خشک نیدو=2/1 لیوان
تخم مرغ زده شده=2 عدد
آرد سوخاری=به مقدار لازم
روغن برای سرخ کردن=به مقدار لازم
طرز تهیه:
1. ابتدا سینه و ران مرغ را به مدت 20 الی 25 دقیقه بپزید. در حین پخته به آن کمی نمک و فلفل و سیر ریز شده اضافه کنید.
3. آرد سفید را با پودر شیر مخلوط کرده قطعات مرغ را در آن بغلتانید تا تمام سطح مرغ به آرد آغشته شود.(باید مرغ شما کمی مرطوب باشد تا آرد به آن بچسبد)
4. قطعات مرغ را ابتدا در تخم مرغ زده شده و سپس در آرد سوخاری بغلتانید تا تمام سطح آن به آرد آغشته شود.
5. قطعات مرغ را در روغنی که از قبل داغ شده ریخته و با حرارت متوسط سرخ کنید.
6. مرغ کنتاکی را در ظرف کشیده و اطراف آن را با سیب زمینی سرخ کرده و سبزیجات تزیینم کنید.
نکته: برای اینکه مرغ شما طعم بهتری داشته باشد پیشنهاد می کنیم از آرد سوخاری امریکن استفاده کنید که طعم بی نظیری به مرغ شما می دهد!

کنتاکی مرغ
فیله مرغ= 1 کیلوگرم
آرد= 300 گرم
تخم مرغ= 3عدد
آرد سوخاری= 250 گرم
روغن مایع به میزان لازم برای سرخ کردن
سبزیجات برای تزیین
طرزتهیه:
فیله مرغ را شسته، نمک می پاشیم فیله ها را در آرد می غلطانیم سپس در تخم مرغ زده شده می زنیم و در آرد سوخاری می غلطانیم و در روغن فراوان سرخ می کنیم.

مرغ کنتاکی در منزل
مرغ= 1 عدد
شیر= 1 لیوان
ادویه مخصوص کنتاکی= 100 گرم
آرد سفید= 500 گرم
پودر سیر و زنجبیل= به میزان لازم
روغن برای سرخ کردن= به میزان لازم
تخم مرغ= 2 عدد
نمک،فلفل سیاه،فلفل قرمز= به میزان لازم
طرز تهیه:
ابتدا مرغ ها را با پوست به چند قطعه تقسیم می کنیم. سپس آنها را با ادویه های مورد نظر (مرینیت )مزه دار کرده ، بعد تخم مرغ ها را در ظرفی شکسته و شیر را به آن افزوده سپس هر تکه از مرغ را در این مواد آغشته کرده و بعد در پودر سوخاری می غلطانیم و سپس در آب یخ شوک داده مجددا در آرد و ادویه می زنیم در روغن داغ آن را سرخ می کنیم.

مرغ کنتاکی با مخلفات
مرغ درشت=یک عدد
زعفران آبکرده=به مقدار دلخواه
نمک و فلفل=به میزان لازم
قارچ=200 گرم
پیاز درشت=یک عدد
گوجه بزرگ=3 عدد
فلفل دلمه ای =یک عدد
روغن مایع =2 قاشق غذاخوری
آبلیمو =یک قاشق غذاخوری
طرز تهیه:
مرغ را تمیز می شوییم اما پوست آنرا نمی کنیم چون هم مرغ خشک نمی شود وهم بعد از پخت ظاهر خوبی پیدا می کند سپس تمام سطح مرغ را زعفران می مالیم و چند ساعت در یخچال قرار می دهیم. قارچ و پیاز و فلفل دلمه و گوجه فرنگی ها را بصورت چهارگوش ریز خرد میکنیم. در کمی روغن با حرارت زیاد تفت می دهیم تا آب نیاندازد و در صورت تمایل مقدارکمی رب گوجه فرنگی هم اضافه کرده و با سایر مواد تفت می دهیم.
وقتی تقریبا موادمان پخته شد مقدار کمی هم از زعفران و تمام آبلیمو را به مواد افزوده و از روی حرارت برمی داریم. مقداری از موادمان را در شکم مرغ می ریزیم و شکمش را با نخ می دوزیم سپس سیخ جوجه گردان فر را برمیداریم و درمرغ فرو می کنیم بطوریکه وزن مرغ در همه جهات یکنواخت باشد. سپس پاهای مرغ را با نخ به هم می بندیم. و بالهایش را هم از پشت با نخ به هم می بندیم و در فر قرار می دهیم. زیر مرغ ظرف پیرکسی را که کمی آب در آن ریخته ایم قرار می دهیم تا هم مرغ خشک نشود و هم آبش در این ظرف بچکد. گریل فر را روشن کرده و می گذاریم تا در حدود 2 تا 3 ساعت مرغ بچرخد و روی آن کاملاً طلایی شود. سپس مرغ از جوجه گردان درآورده و در ظرف پیرکس قرار میدهیم و روی ظرف را با فویل می پوشانیم و در فر قرار می دهیم و شعله پایین فر را روشن کرده و میگذاریم تقریباً یکساعت در فر بماند سپس آنرا درآورده و باقیمانده مخلوط قارچ و پیاز را دور مرغ می ریزیم و مجددا در فر بمدت نیم ساعت قرار می دهیم. در آخر آب مرغ باید به اندازه نصف استکان یا کمتر باشد. سپس مرغ را در ظرف دلخواه قرار داده و مخلوط قارچ و آب مرغ را دورش می ریزیم.

12خدای یونان رابشناسید

1 - زئوس Zeus


زئوس رئیس خدایان یونان، خدای آسمان و رعد و برق، کسی که دیگر خدایان

از نسل او بودند.

وی بخاطر رفتارهایی که با فرزندان و همسران خود داشته است نزد زنان بدنام است.

در آثار هنری زئوس را به عنوان یک مرد ریشو و پیر به تصویر کشیده اند.

2- هرا Hera

هرا ملکه خدایان و الهه ازدواج، همسر و خواهر زئوس بود!

در اساطیر وی را زیباترین خدایان نامیده اند حتی زیباتر از افرودیت.

3- افرودیت Aphrodite

الهه عشق و زیبایی. کبوتر، پرنده، سیب، زنبور عسل، قو نمادهای وی هستند

افرودیت بخاطر تمایلات شهوانی زیاد بخصوص به برادرش آرس، در اساطیر یونان

شناخته شده است. کما اینکه نام یکی از داروهای مقوی جنسی از نام وی گرفته

شده است (aphrodisiac).

4- پوسایدون Poseidon

پوسایدون خدای دریا، زلزله و اسب است.

نیزه سه شاخه و گاو نر نمادهای وی می باشند

5 - هرمس Hermes


هرمس خدای بازرگانی و تجارت، دزدی، سخنوری است.

سمبل وی نیز عصای چاووش

(عصایی با دو مار دور آن) است.

همگان وی را با صندل های بالدار که به وی قدرت پرواز می داد می شناسند. 

 

6 - آپولو Apollo

آپولو، جوانترین فرزند زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس بود.

او خدای آفتاب و زیبایی، شعر و موسیقی، نور است.

7- دیونیسوس Dionysus


دیونیسوس به عنوان رب النوع شراب و باده شناخته می شود.

8- آرتمیس Artemis

آرتمیس الهه ماه و شکار (تیراندازی) و بکارت است

. او را به عنوان یک زن تا ابد جوان و زیبا که حافظ

محیط وحش و زندگی طبیعی در مقابل زندگی شهری است می شناسند.

9- Hephaestus

وی را خدای آتش و فلز کاری می دانند

. Hephaestus فرزند زدوس و هرا (Hera) بود که فلج بدنیا آمد.

پدر و مادر او را طرد کردند و از کوه المپ (محل زندگی خدایان) بیرون راندند.

بعدها زمانی که وی به اقتداری رسید و توانست مرتبه خدایی خود را باز ستاند

به کوه المپ برگشت.

10- دیمیتر Demeter

دیمیتر الهه کشاورزی، حاصلخیزی و باروری زمین

همچنین زندگی پس از مرگ است.

یونیان باستان عطسه را به دیمیتر نسبت می دهند.

همانند ایرانیان آنها نیز این باور خرافی را دارند

که اگر در حین انجام کاری عطسه کردید،

بهتر است دست از آن کار بکشید

یا به عبارتی “صبر آمد” با این تفاوت که آنها اعتقاد دارند

این جمله از طرف خداوند دیمیتر وحی می شود.

11 - آرس Ares

آرس در میان خدایان به خدای دیوانه شهرت دارد.

وی را خدای وحشیگری در جنگ می نامند.

او اغلب با نیزه و زره و عقاب و یا جغد به تصویر کشیده میشود.

12 - آتنا Athena

آتنا یکی از محبوب ترین خدایان یونان بود.

او را الهه عقل، عدالت و زیبایی می نامند. وی فرزند همسر اول زئوس بود.

دختر فداکار


My Wife Navaz Called,

'How Long Will You Be With That Newspaper?

Will U Come Here And Make UR Darling Daughter Eat Her Food?
همسرم نواز با صدای بلند گفت، تا کی می خوای سرتو توی اون روزنامه فرو کنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟


Farnoosh Tossed The Paper Away And Rushed To The Scene.
شوهر روزنامه رو به کناری انداخت و بسوی آنها رفت

My Only Daughter, Ava Looked Frightened; Tears Were Welling Up In Her Eyes.
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود
In Front Of Her Was A Bowl Filled To its Brim With Curd Rice.
ظرفی پر از شیربرنج در مقابلش قرار داشت

Ava is A Nice Child, Very Intelligent For Her Age.
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود

I Cleared My Throat And Picked Up The Bowl. 'Ava, Darling, Why Don't U Take A Few Mouthful
Of This Curd Rice?
گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟

Just For Dad's Sake, Dear'.
Ava Softened A Bit And Wiped Her Tears With The Back Of Her Hands.
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت

'Ok, Dad. I Will Eat - Not Just A Few Mouthfuls,But The Whole Lot Of This.

But, U should....' Ava Hesitated.
باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید.... آوا مکث کرد

'Dad, if I Eat This Entire Curd Rice, Will U Give Me Whatever I Ask For?'
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟
'Promise'. I Covered The Pink Soft Hand Extended By My Daughter With Mine, And Clinched The Deal.
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم
Now I Became A Bit Anxious.
'Ava, Dear, U Shouldn't Insist On Getting A Computer Or Any Such Expensive Items.
ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی

Dad Does Not Have That kind of Money Right now. Ok?'
بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟


'No, Dad. I Do Not Want Anything Expensive'.
Slowly And Painfully,She Finished Eating The Whole Quantity.
نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام.و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد.


I Was Silently Angry With My Wife And My Mother For Forcing My Child To Eat Something That She Detested.
در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن عصبانی بودم

After The Ordeal Was Through, Ava Came To Me With Her Eyes Wide With Expectation.
وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد

All Our Attention Was On Her.
'Dad, I Want To Have My Head Shaved Off, This Sunday!'
همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه

Was Her Demand..
'Atrocious!' Shouted My Wife, 'A Girl Child Having Her Head Shaved Off?
Impossible!'
'Never in Our Family!'
My Mother Rasped.
'She Has Been Watching Too Much Of Television. Our Culture is Getting Totally Spoiled With These TV Programs!'
تقاضای او همین بود