کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

خیانت همسرانه

خانومی وارد داروخانه میشه و به دکتر داروساز میگه که به سیانور احتیاج داره!
 داروسازه میگه واسه چی سیانور می‌‌خوای؟
 خانومه توضیح میده که لازمه شوهرش را مسموم کنه.
 چشم‌های داروسازه چهارتا میشه و میگه: خدا رحم کنه، خانوم من نمی‌تونم به شما سیانور بدم که برید   و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قواننیه! من مجوز کارم را از دست خواهم داد... هردوی ما را زندانی  خواهندکرد و دیگه بدتر از این نمیشه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به   شما سیانور نخواهم داد. 

 

 بعد از این حرف خانومه دستش رو میبره داخل کیفش و از اون یه عکس میاره بیرون؛ عکسی که در اون   شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام می‌خوردند.
 داروسازه به عکسه نیگاه میکنه و میگه: خُب، حالا.... چرا به من نگفته بودید که نسخه دارید؟؟!!  

نتیجه‌ی اخلاقی: وقتی به داروخانه می‌روید، اول نسخه‌ی خود را نشان بدهید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد