بازی قشنگ و ساده ای به فکر من رسیده است
در این بازی من درخت می شوم
شکوفه می کنم جوانه می زنم و بعد هم به نام خاک و یاد آب و آفتاب میوه می دهم
درخت ... من درخت می شوم ... درخت زنده ای که میوه اش رسیده و چیدنی است
تو هم پرنده شو ... نه ...
پرنده خوب نیست ... پرنده زود می رود و سایه آرزوی یک پرنده نیست
تو ... تو رهگذر شو و خسته از کنار من عبور کن
مرا ببین بخند و شاد شو و میوه مرا بچین و زیر سایه ام درنگ کن
فقط همین ... !!!
خیلی زیبا بود . مرسی
وب زیبایی شد