کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

مدادسفید

همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...  

به جز مداد سفید...  

هیچ کسی به او کار نمی داد...  

همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...  

یک شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...  

مداد سفید تا صبح کار کرد...  

ماه کشید... 

مهتاب کشید... 

و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...  

صبح توی جعبه ی مداد رنگی... 

جای خالی او... 

با هیچ رنگی پر نشد   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد