کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

دستانت را به من بده

ای کاش دستهایت را به سویم اشاره می کردی. من به استقبال دستهایت می روم.
می پرسم: با من می مانی؟... تا کجا ؟... از این جا تا آخر آسمان خدا

دستهایم را رها می کنی به سمتی می دوی
ومن باز هم دست پاچه می شوم،
به من و من می افتم.
می دانم که یک آرزوی سختم،
می دانم آرزویی محال بیش نیستم
و می دانم به خاطر آرزو باید تمام دوستت دارم ها را آهسته زمزمه کنی.
می دانم که باید دلت را به خواب های کودکانه خوش کنی
و سپس صدای قدم های تو بلند و بلند تر می شود.
صدایم می زنی:.....نامم را
نگاهم را از زمین برمی دارم
حجم دست هایت به اندازه یک لیوان آب بود.
ای کاش دستهایت را به سویم اشاره می کردی  

 

رقص زندگی

می پرسی: دلبسته چیستی؟
میگویم : دلبسته ابرها ، ابرهائی که ارابه ران اسمان هایند!
من شیفته آزادی عنان گسیخته ابر هایم!
میخواهم به خویشتن وفادار بمانم تا به زندگی وفادار مانده باشم.
رقص عاشقانه زندگی را دوست دارم .
هیچ نیروئی نمی توانند زندگی را از رقصیدن و عشق ورزیدن باز دارد!   

تنها نیستی

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن
چون کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد
و منتظر توست اشکهای تو را پاک می کند
و دستهایت را صمیمانه می فشارد
تو را دوست دارد
فقط به خاطر خودت
این را به یاد داشته باش
هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن
و اگر باور داشته باشی
می بینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند
باور کن که با او هرگز تنها نیستی
هرگز  

دوستت دارم

میخواهم تمام واژگانی را که میدانم به دریا بریزم
و دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آیینه نگاه کنم
کلمات دیروز را امروز نگویم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
واژگان تازه را از دریا صید کنم
آن ها را شستشو دهم
انقدر بمیرم تا زنده شوم
ففط برای تو
ای مهربانم
دوستت دارم  
 

تو را میخواهم

ای صمیمی!
ای دوست
گاه و بیگاه لب پنجره ی خاطره ام میای دیدنت
حتی از دور آب بر آتش دل می پاشد
آنقدر تشنه ی دیدار تو ام که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم
دل من لک زده است گرمی دست تو را محتاجم و دل من
به نگاهی از دور طفلکی می سازد ای قدیمی!
ای خوب تو مرا یادکنی . . . یا نکنی من به یادت هستم
من صمیمانه به یادت هستم
دایم از خنده لبانت لبریز ای صمیمی!
ای قدیمی! . . . ای خوب تو مرا یادکنی . . . یا نکنی
من به یادت هستم
من صمیمانه به یادت هستم
دایم از خنده لبانت لبریز دامنت پر گل باد