کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

سال نو مبارک

  

 

 

سال نو بر همه شما مبارک 

موقع سال تحویل این بنده حقیر رو هم یاد کنید. 

همیشه شاد باشید

نوروز

 

 

 

در مورد بنیاد جشن نوروز مطالب بیشماری بیان شده که در این‌جا نمونه‌هایی از آنها را ذکر می‌نماییم.
1. در روایات زرتشتی و بیشتر نویسندگان ایرانی و عرب و شاعران از‌جمله فردوسی، بنیاد آن را به جمشید پادشاه پیشدادی نسبت می‌دهند و می‌گویند: جمشید شاه تختی بساخت که دیوان آن‌را بدوش گرفته به هوا بردند و به یک روزه از کوه دماوند به بابل فرود آوردند، مردم با مشاهده این عمل در شگفت شدند و آن روز خاص را نوروز خواندند.
فردوسی می‌گوید:

چـو خــورشیــد تـابـان میــان هــوا
نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا
جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او
شــگفتی فــرو مــانــده از بخت او
بــه جمشیــد بر گــوهـر افشـانـدنـد
مرآن روز راروز نوروز خــوانــدنــد
ســر ســال نـو هـرمـز فــــرودیـــن
بر آســـوده از رنـــج روی زمیـــن
بـــزرگان به شـــادی بیـــاراستنـــد
مـی و جـام و رامشگـران خواستنـد
چنیــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار(1)


2. حکیم عمر خیام در نوروزنامه راجع به جشن نوروز می‌گوید:
از آن بوده است که آفتاب در هر 365 شبانه‌روز و ربعی به اول دقیقه حمل بازآید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند وآن تاریخ را نگاهدارند و بر پادشاهان واجب است که آیین و جشن و رسم ملوک را به‌جای آرند. از بهر مبارکی و خرمی‌کردن در اول سال هر‌کسی در نوروز جشن کند تا نوروز دیگر عمر در شادی گذراندند.


3. این فصل «فروردگان» است که جشن‌آوری اجداد و نیاکان بود و چنان می‌پنداشتند که در پنج شب متوالی، ارواح طیبه مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال باز ماندگان به زمین فرود آمده و در خانه و آشیانه خویش مشغول تماشا و سرکشی می‌شوند، اگر خانه تمیز و پاک بود، ارواح مسرور بر می‌گردند، اما در غیر این صورت، آنان غمگین و ناراحت بر‌می‌گردند. 

4. روایتی دیگر می‌گوید که نیشکر را جمشید(2)، در این روز پیدا کرد و مردم از کشف و خاصیت آن متحیر شدند. سپس جمشید دستور داد تا از شهد آن شکر ساختند و به مردم هدیه دادند. آن روز را «نوروز» نامیدند. 

5. می‌گویند: اهریمن، بلای خشکسالی و قحطی را بر کره زمین فرو نشانید، اما جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت وعاقبت اورا شکست داد. آن‌گاه خشکسالی و قحطی را از ریشه خشکانید و به زمین باز گشت. با بازگشت وی، درختان و هرنهال و چوب خشکی سبز شد. بسا مردم این روز را «نوروز» خواندند و هر کس به یمن و مبارکی، در تشتی جو کاشت و این رسم سبزی نشانیدن درایام نوروز از آن زمان تا به امروز باقی مانده است. 

6. بیرونی در آثار الباقیه‌(3) می‌نویسد: «از آداب جشن نوروز این بود که در صحن هر‌خانه به هفت ستون، هفت رقم از غلات می‌کاشتند و هر‌یک از آنها که بهتر می‌رویید، دلیل ترقی و خوبی آن نوع غله می‌دانستند».
در المحاسن و الاضداد نوشته شده: «بیست و پنج روز قبل از نوروز در صحن کاخ سلطنتی، دوازده ستون از خشت خام برپا می‌شد که بر هر‌یک از آنها یکی از حبوبات را می‌کاشتند و آنها را نمی‌چیدند مگر با نغمه‌سرایی و خواندن آواز. در ششمین روز نوروز این حبوب را می‌کندند و در مجلس پراکنده می‌نمودند وتا شانزدهم فروردین که مهر روز نام دارد آن را جمع نمی‌کردند(4).

هفت سین

سفره هفت سین نوروز ۸۸

در آیین های باستانی ایران برای هر جشن و یا مراسم مذهبی خوانی گسترده میشد که در آن علاوه بر آلات و اسباب نیایش مانند : آتشدان ، ماهروی و برسم،فراوردهای فصل و خوراکی های گوناگونی نیز بر سر خوان نهاده می شد. زیرا خوردن خوراک مذهبی یکی از رسم های دینی بود

عدد هفت از هفت امشاسپند در دین زرتشتی (اورمزد، وهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندامذ، خورداد و اَمُرداد) گرفته شده

خانواده های ایرانی هفت سین می چینند که حاوی مجموعه ای از نمادهای استقبال از بهار است. هفت سین حداقل باید حاوی هفت عنوان باشد که با حرف سین شروع می شوند   

 

 

سبزه: تولد دوباره ، حیات نو و سبز بودن

سمنو: ثروت و فراوانی و وفور

سنجد: عشق

سیر: دارو و درمان و بعنوان ماده ای گندزاد می باشد

سیب: زیبایی و سلامت

سماق: رنگ طلوع آفتاب

سرکه قرمز : سن و صبر و عقل

سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زیبائی

سکه زرد : ثروت

همچنین برسرسفره هفت سین شمع هایی روشن دربرابر آینه قرارمی دهند که نشان دهنده آینده ای روشن است .

 

تخم مرغ رنگ شده نیز نشانه باروری است .

 

آینه نیز نمادی از خلقت است .

 

ماهی قرمز نشانه زندگی است

  

 

 

برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می‌کند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
سعدی چو به میوه می‌رسد دست
سهلست جفای بوستانبان 

تقسیم روزهای ماه فروردین:



در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21‌روز برگزار می‌گردید که در هر روز برنامه‌یی خاص انجام می‌گرفت.
1. از اول تا روز سوم برای دید و بازدید خویشاوندان و بزرگان.
2. از روز سوم الی روز ششم فروردین، دید و بازدید همگانی و برگزاری جشن رپیثون.
3. از روز ششم الی روز نهم، برای اجرای جشن خوردادگان. 

 


4. از روز نهم الی سیزدهم، بار عام شاهی برای پذیرفتن عموم طبقات هر یک به‌نوبه خود بود.
5. ازروز سیزدهم الی روز نوزدهم، برای تفریحگاههای خارج از شهر. 

 


6. ازروز نوزدهم الی بیست و یکم، برای اجرای مراسم جشن فروردگان 

 


7. روز بیست و یکم پایان جشن و مخصوص تفریح و گردش در خارج از شهر است(5). 


در یک تقسیم‌بندی دیگر، فروردین به شش قسمت تقسیم می‌گردید:
1. پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ویژه داشتند.
2. پنج روز دوم برای بخشش اموال ودریافت هدایای نوروزی از طرف پادشاه.
3. پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.
4. چهارمین پنج روز به خواص تعلق داشت.
5. پنج روز پنجم به لشکریان.
6. ششمین قسمت پنج روزه به رعایا اختصاص داشت(6). 


این تقسیم‌بندی به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشید و به قول بیرونی در آثارالباقیه بعد از جمشید و بنا به نظر ذبیح‌الله صفا در زمان ساسانیان معمول بوده است.
نقسیم‌بندی دیگر هم وجود داشته است که به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسیم می‌شده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقیه روزهای نوروز را نوروز خاصه می‌گفتند.

۴ شنبه سوری

یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

 

چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.

 

مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد.

 

مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.

 

 

ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد.

اما دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند.

 

 

در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

 

"برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( یا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در این پنج روز آتش روشن می کردیم تا روح نیاکانمان را به خانه هایمان دعوت کنیم."

 

"بنابراین، این آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ایران باستان است و زرتشتیان به احتمال زیاد برای اینکه این سنت از بین نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و این جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری."

بخش کردن ماه به چهار هفته در ایران ،پس از ظهور اسلام است و شنبه و یکشنبه و دوشنبه و ........نامیدن روز های هفته از زمان رواج آن .شنبه واژه ای سامی ودرآمده به زبان فارسی و در اصل "شنبد" بوده است.

 

 

"سور "در زبان و ادبیات فارسیو برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است

 

 

 

مراسم چهارشنبه سوری

 

 

بوته افروزی

 

در ایران رسم است که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یازمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروبآفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته هارا آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته هایافروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایندو سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هاییمی خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا

ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده

 

خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود "زردی من از تو / سرخی تو از من"

هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و درسر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و بهساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.

در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خودتندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند کهبا افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند ودیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلودهنشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خودببرد.

 

 

مراسم کوزه شکنی

 

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.

همچنین گفته میشود وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت،در روم وبسیاری از کشورهای اروپایی ،روز 21 دسامبر ( 30 آذر ) به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد.ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباهی که در محاسبه روز کبیسه رخ داد . این روز به 25 دسامبر انتقال یافت

 

 

فال گوش نشینی

 

زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت،غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو میایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبتکردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجتو آرزوی خود را برآورده می پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن بهمراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.

 

 

قاشق زنی

 

زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

 

 

 

آش چهارشنبه سوری

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

 

 

 

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری

 

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل چهارشنبه سوری» از دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.

 

گرد آوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است

 

پس امیدورام دوستان عزیز با خواندن این مطالب قشنگی این رسم را با انجام کارهای خطرناک و استفاده از ترقه های خطرناک خراب

 

مراسم دیگری مانند توپ مروارید ، فال گوش ، آش نذری پختن ، آب پاشی ، بخت گشائی دختران ، دفع چشم زخمها ، کندرو خوشبو ، قلیا سودن ، فال گزفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد