کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

کلبه آرامش

عاشقانه - همسرانه -فرهنگی- اجتماعی- مطالب گوناگون و متنوع.

مساوات

غم من از دوریست = نکه از فاصله هاست غم دوری

شاید این فاصله ها= محک عشق خداست

 

دوری از فاصله نیست= دوری از بی مهر یست

 

شاید این بی مهری =علت فاصله هاست

 

غمم از بی مهریست = نه فقط بی عشقی 


دردمن بی مهریست =عدم عشق و وفاست
 

من اگر بی مهرم = تو اکر بی عشقی
 

پس چرا بین ما = باز این جاذبه هاست
 

اگر این فاصله را = ضرب در بی مهری 

عددحاصله را =جمع با عشق خودت 
 

 

این عدد را منها = از شب و تنهایی من  

عددمانده بجاعشق من از این سالهاست 

عدد مانده بجا درد من از این روزهاست 

عدد مانده بجا حس من از این رویاست 

عددمانده بجاسهم من از این سوداست 

عدد مانده بجا حق من از این دونیاست 

دردم از دوری نیست =دردم از فاصله نیست

چند نکته

مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟"

هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.

وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.

هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور.

راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "

هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.

چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.

وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.

هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن.

در حمام آواز بخوان.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.

ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

شیر کم چرب بنوش.

هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.

فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند

یادش به خیر

دهه شصتی ها و کمی بعدتری هاش می فهمند که چی میگم:


بگید با دیدن کدوم عکس ، یه حس خاصی بهتون دست داد


من با دیدن اوشین.شما چی؟

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید


به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید


به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید



به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

ادامه مطلب ...

دختـری که برنـده مسابقـه زشـت ترین شکلـک شـد!

معمولا خبرها مربوط به زیباترین ها و بهترین هاست. اما اخیرا در شهر بیلبائو اسپانیا مسابقه ای متفاوت اجرا شد که هدف آن انتخاب زشت ترین شکلک بود و شرکت کنندگان در آن با ایجاد شکلک های مختلف سعی در برنده شدن در این رقابت داشتند.

از هر شرکت کننده خواسته میشد تا در مقابل هیات داوران زشت ترین شکلک ممکن را اجرا کند. چپ کردن چشمها، ایجاد بینی خوکی شکل کج و معوج کردن دهان و لبها و زبان از بیشترین حرکاتی بود که توسط شرکت کننده ها به اجرا درآمد. برای بسیاری از شرکت کننده ها شکلک ها یکسان بود و نتایح رضایت بخشی در برنداشت.

این برنامه در بزرگترین فستیوال تابستانه این شهر در 23 اوت 2012 برگزار شد، جشنواره ای 9 روزه که اولین بار از سال 1978 در این شهر جشن گرفته شده است. برنده این مسابقه دختر جوانی بود که به طرز وحشتناکی سفیدی چشمهایش را به نمایش گذاشته بود و زبانش را تا حد ممکن به صورت عمودی در دهانش چرخانده بود.


                                            برنده این دوره از مسابقات :


                                                نفرات دوم تا هشتم :

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطالب مراجعه کنید:



ادامه مطلب ...

حدیثه دختری با چشمان معصوم

چند روز پیش در رزونامه خراسان مطلبی رو خوندم که واژه چندان غریب و نا اشنایی نداشت

کودک آزاری

البته این مطلب نبود که من رو به خودش جلب کرد بلکه عکس روزنامه بود

دختر پاک  با چشمانی معصوم با لباسی دخترانه و گردنبند مروارید رنگارنگ 

شاید گردبندش من رو به خودش جلب کرد که این دختر در اوج درد شاید دلخوشی اش به همون مرواریدی مصنوعی باشه 

شاید بهش حس زیبایی میداده

نمیدونم .فقط میدونم ازاون روز کارم شده فکر کردن به این دختر معصوم و  پاک شده

در پارک قدم میزنم .هر دختری رو که میبینم حدیثه در نظرم پدیدار میشه

دخترانی که با دوست غرق در دنیای شاد کودکانه خودشون هستند اما برای حدیثه چی؟؟از این پس باید با غم و اندوه سر کنه؟؟

به جرم کدوم گناه؟؟ادیگه نمیتونه با دستای ظریف و کودکانه اش گردنبندش رو به کردن کنه و یا ....

خدای من....

با خودم میم خدایا : من چه کار میتونم براش اجام بدم؟؟

گویاچشمانش غرق در نیاز و التماس کودکانه است

اگه توانایی این رو داشتم که به سرپرستی میگرفتمش ذره ای دریغ نمیکردم و یا هرکار دیگه ای که باعث خوشحالی این دختر بشه

با خودم میگم :خدایا : من بارها و بارها این موارد رو خوندم ....اما چرا این دختر رو شبانه روز در کنار من قرار میدی؟؟من میتونم براش کاری کنم؟خودت راهش رو نشونم بده

شاید همین وبلاگ ها و ایمیل های گروهی و دسته جمعی روزنه ای امید باشه برای این کودک بی پناه

این مطلب رو میذارم تا شایدبا دیدنش کسانی پیدا شدند که در راه کار های خیرانه باشند و بتونند برای این دختر معصوم کاری انجان بدند

از شما دوستان هم میخوام این مطلب رو در وبلاگ ها تون بذارید شاید فرجی شد

 چشمان این کودک تمنای نیاز و کمک هست

تکرار سریال تلخ کودک آزاری این بار دست «حدیثه» قطع شد
خراسان - مورخ یکشنبه 1390/03/22 شماره انتشار 17857
شرح وقایع در ادامه مطلب
م

ادامه مطلب ...